مجذوب کننده ترین شهرهای خیالی دنیای ادبیات و سینما (قسمت دوم)

به گزارش وبلاگ ساختمان، گاهی نویسندگان و فیلمنامه نویسان پا را از واقعیت فراتر می گذارند و با خلق شهری نو، جغرافیای شخصی خود را می سازند. همراه ما باشید و با ذهنی مشتاق و بدون هزینه، به بعضی از مجذوب کننده ترین شهرهای خیالی دنیای ادبیات و سینما سفر کنید.

مجذوب کننده ترین شهرهای خیالی دنیای ادبیات و سینما (قسمت دوم)

بعضی از نویسندگان، شاعران و فیلم سازان برای خلق اثری نو، نه تنها شخصیت های خیالی؛ بلکه شهرها، جزیره ها و دنیاهایی خیالی نیز می آفرینند، مکان هایی که نمی توان نشانی از آن ها روی نقشه جغرافیا پیدا کرد. شهرهای خیالی، گاهی در یک اثر و گاهی در زنجیره ای از آثار، از داستان گرفته تا سریال و انیمیشن تکرار می شوند، بسط می یابند و ابعاد متفاوتشان را آشکار می نمایند.

سفر به شهرهای خیالی، برخلاف دیگر مقاصد گردشگری ادبی و گردشگری فیلم، هزینه ای در بر ندارد و تنها مایه آن، ذهنی علاقه مند و خلاق است. اگر شما نیز در زمره خوره های کتاب یا فیلم هستید، با معرفی و آنالیز بعضی از مجذوب کننده ترین شهرهای خیالی دنیای ادبیات و سینما همراه ما باشید.

ناکجا آباد (نورلند)

  • آفریننده: جیمز بری
  • ساکنان برجسته: پیتر پن، کایپتان هوک و تینکربل

قطعا نورلند جالب ترین جزیره ممکن است. چرا؟ اولا، نورلند محل زندگی پری ها است و اگر این آغاز خوبی برای کسب عنوان جالب ترین جزیره به نظر نمی رسد، باید اضافه کنیم این پری ها غبارهای جادویی را در هوا می پرانمایند که به دیگران اجازه پرواز می دهد. نورلند، علاوه بر پری ها، میزبان دزدان دریایی، قبیله پیکانینی، قلعه های متروک، پری های دریایی، هزارتو های اسرارآمیز و ماجراجویی های بی سرانجام است. دنیایی مملو از هیجان و شگفتی های بچگانه که با قدم گذاشتن در آن مانند پسرها در پسران گمشده، بالغ نشدن را انتخاب می کنیم و تا ابد از سکونت در نورلند لذت می بریم.

یوکناپاتافا

  • آفریننده: ویلیام فاکنر
  • ساکنان برجسته: خانواده سارتوریس، خانواده کامپسن، خانواده باندرن، جو کریسمس، توماس سوتپن و هوراس بن بو

یوکناپاتافا ولایت ساختگی استاد کتاب های مدرن آمریکای جنوبی، ویلیام فاکنر است. الگوی اصلی یوکناپاتافا، شهرستان آکسفورد در شمال غرب می سی سی پی به شمار می رود و با پهنه های گسترده ای از تپه ها در نواحی شرقی، از شمال و جنوب با رودخانه محصور می گردد. جدا از حدود جغرافیایی، یوکناپاتافا بستر پرتنش ترین، پیچیده ترین و نفس گیرترین زندگی هایی است که تابه حال روی کاغذها جان گرفته اند. فاکنر استادانه از ولایت ساختگی خود برای پرداختن به مسائل زندگی مدرن، راشیسم، رنج، مسائل روحی و شفقت انسانی بهره می برد.

بیکینی باتم

  • آفریننده: استفان هیلنبرگ
  • ساکنان برجسته: باب اسفنجی، پاتریک ستاره دریایی، اختاپوس، آقای خرچنگ و سندی چیکس

آزمایش های هسته ای چقدر می توانند هیجان انگیز باشند؟ و جالب تر از آن، بیکینی باتم، شهری که زیر آب های بیکینی آتول (محل انجام اولین آزمایش های هسته ای) نهاده شده است، چقدر می تواند مجذوب کننده باشد؟ بیکینی باتم، همان شهر باب اسفنجی مشهور با استفاده از الگوی اصلی شهر سیاتل ساخته شده است. این شهر دریایی به ببیندگان ثابت می نماید که اسنورک ها در مجموعه انیمیشن سرزمین دریایی چقدر ابله بودند. بیچاره نسل هایی که به جای همراهی با شخصیت های انسان وار و پرسروصدای دنیای بیکینی باتم، با این کارتون بی مزه و کمروی آمریکایی بزرگ شدند. باب اسفنجی از شخصیت های محبوب بین تمام ببیندگان است. او آن قدر شجاع است تا زمین سخت را بر اساس معیارهای عجیب و غریبش رها کند و رویاهای خودش را، هر چند احمقانه پی بگیرد.

شهر زمرد

  • آفرینندگان: ال. فرانک باوم و ویلیام والاس دنسلو
  • ساکنان برجسته: جادوگر و شاه پاستوریا

اگرچه هر عابری با قدم زدن در جهت آجری زرد می تواند دیوارهای سبز رنگ شهر زمرد را ببیند؛ اما مانند دیگر المان های جادویی داستان، شهر زمرد نیز کمابیش یک توهم است. زمانی که جادوگر با بالون هوایی خود در زمین های اطراف شهر زمرد فرود آمد، از سبزی بی مقدار دیوارهای آن شگفت زده شد. هرچند داخل شهر زمرد فاقد این سبزی سرتاسری بود؛ اما جادوگر با الهام از همان تجربه اول روبرو با شهر، دستور داد تا تمام ساکنان شهر برای حفاظت از درخشندگی نابودنماینده اشعه ها عینک هایی سبز رنگ به چشم بزنند، عینک هایی که در واقعیت هیچ فایده ای نداشتند؛ مگر اینکه به همه چشم مقدارا رنگ سبز بدهند. با پیش رفتن در داستان متوجه می شویم که شهر زمرد اصلا ساخته جادوگر نیست و او سال ها قبل شهر را از پادشاه پاستوریا گرفته است. ساخته جادوگر یا پاستوریا، نیمه واقعی یا واقعی، چشم انداز این شهر با بارو و دیوارهای مرتفع و پوشیده در رنگ های طلایی و سبز آن قدر مجذوب نماینده بوده است که می توان آن را در تمام کتاب های شهر اوز رویت کرد.

آتلانتیس

  • آفریننده: نامعلوم
  • ساکنان برجسته: نامعلوم

از آتلانتیس برای اولین بار در تبادل نظر های افلاطون نام برده شد و پس از آن برای قرن ها و تا چند صد سال اخیر، خبری از آن نبود. به نظر می رسد جزیره آتلانتیس، جزیره ای پررونق و رفاه بوده است که با قدرتی بی مقدار بر آب ها حکم می راند. اما خدایگان یونانی از ساکنان آن خشمگین می شوند و شهروندان پس از توفانی بزرگ خود را در قعر دریا پیدا می نمایند. واقعیت داستان در آن موقع بارها مورد بحث و تبادل نظر نهاده شد و حتی مورد تمسخر واقع شد. باور وجود شهری غرق شده برای مردم آن دوره ممکن نبود. بعدها، در قرن 16 میلادی، فیلسوف بریتانیایی، فرانسیس بیکن، به آتلانتیس جان دوباره بخشید و از آن به عنوان نمادی از آرمانشهر یاد کرد. آتلانیس به سادگی در فرهنگ های باستانی و اسطوره ها پذیرفته شده و الهام بخش تخیلات بسیاری از مردم بوده است.

کسل راک، مین

  • آفریننده: استیون کینگ
  • ساکنان برجسته: جانی اسمیت، کوجو و کلانتر الان پانگبور

با پیشرفت استیون کینگ در زمینه داستان و فیلمنامه نویسی، او با وسواس بیشتر مکان های خیالی اش را در دل بی شمار کتاب هایش بهم مرتبط می نماید. در میان تمام مکان های وحشتناکی که شخصیت های داستان های کینگ در آن ها به پیکار و مبارزه می پردازند، کسل راک در مرکزیت واقع شده است. به عنوان شهری لبریز از رمز و راز، کسل راک صحنه داستان های منطقه مرده، کوجو و تعدادی از داستان های کوتاه کینگ بوده است. این شهر برای اولین بار در فیلم کنار من بایست که با اقتباسی از رمان استادانه بدن اثر کینگ، ساخته شد، روی پرده سینما رفت.

هاگزمید

  • آفریننده: جی.کی.رولینگ
  • ساکنان برجسته: آلفرد دامبلدور و مادام روزمرتا

تنها روستای جادوگرنشین بریتانیا، یعنی هاگزمید برای دانش آموزان مقاطع اول تا سوم هاگوارتز قابل دسترسی است. فروشگاه جوک فروشی زونکو و شیرینی فروشی هانی داکس از مقاصد محبوب میان دانش آموزان بازیگوش و پرشیطنت است. بعلاوه در یکی از جلدهای این رمان دوست داشتنی، هری پاتر در روز ولنتاین چو چانگ را به چایخانه مادام پودیفوت در هاگزمید می برد.

جزیره

  • آفرینندگان: جفری لیبر، جی.جی.آبرامز و دیمون لیندلوف
  • ساکنان برجسته: سایر، جک، کیت، هیولای دودزا، هوگو، جان لاک و بن لینوس

شهرهای کمی در لیست ما به شکل جزیره هستند. اما جزیره سریال لاست حتی شهر نیست؛ بلکه بیشتر مانند موجودی زنده به نظر می رسد. و البته حقیقت آن است که اصلا چنین جزیره ای وجود خارجی ندارد. واقعیت جزیره تلفیقی از تناقض، توافق و جادویی اسرارآمیز است که هر هفته احساسات ساکنانش را به چالش می کشد و در نهایت به رهایی می رساند. در امتداد داستان های معماگونه سریال، در جزیره شاهد خرس های قطبی، هیولاهای دودزا، امکانات زیرزمینی، دکمه های آخرالزمان، زیردریایی، کشتی دزدان دریایی و حفره بی سرانجام خواهیم بود. علاوه بر همه اینها، کمی فلسفه و احساسات عاشقانه نیز چاشنی زندگی ساکنان جزیره لاست است.

منبع: کجارو / complex.com

به "مجذوب کننده ترین شهرهای خیالی دنیای ادبیات و سینما (قسمت دوم)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مجذوب کننده ترین شهرهای خیالی دنیای ادبیات و سینما (قسمت دوم)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید