حالا بیشتر درباره شیخ بهایی می دانم، هدف از تألیف این کتاب کنجکاوکردن بچه ها درباره آثار تاریخی بود
به گزارش وبلاگ ساختمان، به گزارش خبرنگار خبرنگاران (ایبنا)؛ تا به حال نام شیخ بهایی را شنیده اید؟ کجا این نام به گوش تان خورده است؟ ممکن است دقیقا به یاد نیاوریم که نام این شخصیت را کجا و چطور شنیده یا دیده ایم؛ ولی اگر بیشتر درباره او بخوانیم متوجه می شویم که فعالیت هایش بیش از نامش جلوی چشم مان است و از آن بی خبریم. آیا شما می دانستید که معماری عالی قاپو را شیخ بهایی انجام داده است؟ آیا اطلاع داشتید که حمام بزرگ و مشهور اصفهان را شیخ بهایی ساخته است؟ آیا از تقسیم درست آب زاینده رود بین مردم و کشاورزان به دست شیخ بهایی باخبر بودید؟ آیا چیزی درباره ساعت آفتابی می دانید؟ گذشته همان قدر مهم است که آینده مهم است. کتاب سرگذشت نامه شیخ بهایی به قلم مرضیه بابازاده خامنه با تصویرگری کوثر رضایی در 32 صفحه مصور رنگی اطلاعاتی به شما می دهد که با ورق زدن هر صفحه خواهید گفت: واقعا؟. این اثر را انتشارات کتاب جمکران منتشر نموده است.
چرا حالا یکهو به یاد شیخ بهایی افتاده ایم؟ سوم اردیبهشت ماه روز بزرگداشت شیخ بهایی است. او هم دانشمند و عالم دینی بوده است و هم معماری خلاق و زبردست. پس به این بهانه با نویسنده زندگی نامه اش گفت وگویی نموده ایم که در ادامه می خوانید:
در مجموعه دانشمندان مسلمان شما به سراغ چند دانشمند رفتید. چرا یکی از آنها شیخ بهایی بود؟ این مجموعه ظرفیت پرداختن به دانشمندان بیشتری دارد. آیا ادامه می دهید؟
این مجموعه شامل شخصیت های ابن سینا، ملاصدرا، شیخ بهایی، خواجه نصیرالدین طوسی و امیرکبیر بوده که بنا به نظر ناشر، کتاب امیرکبیر قرار است به صورت مجزا منتشر گردد. همان طور که از نام مجموعه پیداست هم دانشمندبودن آن شخص برایمان مهم بوده است و هم مسلمان بودنش. ما باید کسانی را انتخاب می کردیم که این دو ویژگی را داشته باشند و از طرفی هم چون اولین مجموعه داستانی مصور با این موضوع بوده است باید نام اشخاص به گوش بچه ها آشنا باشد. به این علت شیخ بهایی را انتخاب کردیم؛ زیرا هم از نظر عالم دینی بودن مطرح است و هم از جنبه کارهای علمی و دانشمندبودنش.
فعلا این چهار عنوان منتشر شده است تا ببینیم استقبال مخاطبان چطور است؛ چون در وهله اول باید مخاطب سنجی کنیم. اگر نظر نشر به ادامه مجموعه باشد من نیز از ادامه این مجموعه استقبال می کنم.
چرا راوی کتاب را خودِ شیخ بهایی انتخاب کردید و دانای کل انتخاب نکردید؟
بچه ها با این نوع بیان همذات پنداری می نمایند. ما نیز به علت داشتن فرم قصه گویی، این قالب و زاویه دید را انتخاب کردیم که درک مطلب برای آنها راحت تر باشد و بتوانند خود را به جای شخصیت داستان بگذارند و بهتر موضوع را متوجه شوند.
نوشتن درباره زندگی هفتادوپنج ساله پربار شیخ بهایی در 32 صفحه مصور برای بچه ها و نوجوانان چه تجربه ای بود؟ آیا برای انتخاب یا حذف اطلاعات و فعالیت های مهم این عالم و دانشمند چالشی داشتید؟
حجم زیادی از اطلاعات داشتیم و استفاده از این حجم برای مخاطب کودک و نوجوان کار خیلی سختی است. به این علت بارها خودم اطلاعات کتاب را ویرایش کردم و از طرف نشر هم ویرایش صورت گرفت. علاوه بر حجم اطلاعات، فرم قصه گویی کتاب هم برایمان مهم بود؛ زیرا پیش از این، بیشتر روایت های موجود در بازار کتاب فقط به صورت دایره المعارفی و توضیح حال با راوی سوم شخص بوده است. از طرف دیگر برای مخاطب کودک و نوجوان نمی توان از یک سری واژه استفاده کرد که در آثار دیگر به کار برده شده اند. با توجه به شناخت کلی که از شیخ بهایی داشتیم و اطلاعات دیگری که به دست آوردیم سعی کردیم در کتاب هر دو وجه دانشمند و عالم دینی بودن او را برای بچه ها تعیین تر کنیم. بعلاوه می خواستیم نگاه بچه ها به اطراف شان بیشتر و بهتر گردد؛ زیرا همان طور که در کتاب هم ذکر شده است معماری آثاری در اصفهان به دست شیخ بهایی اجرا شده است. ما با تألیف این کتاب ها می خواستیم بچه ها ساده از کنار آثار تاریخی رد نشوند و برای مطالعه و تحقیق بیشتر کنجکاو شوند؛ یعنی هدف مان این بوده است که مطالعه این کتاب ها برایشان پرسش ایجاد کند تا درنهایت در پی پاسخ دادن به آنها و دانستن بیشتر بروند.
علاوه بر بچه ها و نوجوانان، بزرگسالان نیز می توانند از این کتاب به خوبی استفاده نمایند تا سازنده آثار تاریخی ای را که در سفرها می بینند بهتر بشناسند. آثار تاریخی زیبایی در اصفهان وجود دارد که حاصل هوش و کوشش شیخ بهایی است. به نظر می رسد هر کودک، نوجوان یا بزرگسالی که به اصفهان سر بزند با خواندن این کتاب ناخودآگاه بیشتر به یاد شیخ بهایی می افتد نسبت به قبل خواندنش که چیزی درباره این معمار بزرگ و دانشمند نمی دانست. برای مثال حالا من به عنوان کسی که کتاب را خوانده می دانم که عالی قاپو را شیخ بهایی طراحی نموده است؛ اما خوب است که در همان دوران مدرسه این ها را یاد بگیریم. نظر شما در این باره چیست؟
به نظر می رسد زبان نوشتاری کتب درسی با قصه و داستان فرق دارد و این بستگی به مؤلفان کتاب درسی دارد؛ ولی می گردد که چنین نوشته هایی در بخش ادبیات باشند تا جنبه ادبی شان هم حفظ گردد و به صورت غیرمستقیم اطلاعاتی هم به مخاطبان بدهند. در این سال ها تغییراتی در کتاب های درسی اجرا شده است؛ ولی این مسائل ساختار و قواعد خودش را دارد که خیلی نمی گردد به آنها ورود کرد.
این زندگی نامه های کم حجم مصور که بنا به تعداد صفحات، حجم اطلاعات کمتری نیز دربردارند، چقدر می توانند بچه ها و نوجوانان را به کسب اطلاعات بیشتر درباره اشخاص مهم ایرانی ترغیب نمایند؟
الان رده های سنی کودک و نوجوان در ایران و جهان نسبت به زمان کودکی ما تغییر نموده است. کودکی به نوجوانی نزدیک شده؛ چون دسترسی بچه ها به اطلاعات و منابع اطلاعاتی بیشتر شده است و می خواهند بیشتر بدانند و از طرفی فکریت شان هم هنوز در قالب بچه هاه است. به این علت هنوز قالب تصویر، فیلم، کارتون و انیمیشن برای بچه ها جوابگوست و انتقال مفهوم با آنها سریع تر است. تمرکز بچه ها در رده سنی 8 تا 13 سال خیلی زیاد نیست که بخواهیم زمانی طولانی آنها را پای یک کتاب یا متن طولانی بنشانیم. ناگزیریم در فاصله زمانی کم، بیشترین و برترین اطلاعات را به آنها بدهیم در قالب تصویر، انیمیشن یا کتاب مثل کتاب مصور. در حال حاضر نویسندگان بزرگ جهان هم از این الگو استفاده می نمایند تا سریع تر مفهومی را که می خواهند به مخاطب برسانند و از همه مهم تر به صورت غیرمستقیم هم این کار را انجام دهند.
اثر شما پیوند بین گذشته و حال است. امروزه با وجود معماری نوین و بر اثر گذشت زمان توجه به آثار تاریخی روزبه روز کمرنگ تر می گردد. از طرفی معمارهای مشهور معاصری در ایران و جهان وجود دارند که نوجوانان می توانند برای یادگیری حرفه معماری به زندگی و ایده های آنها سر بزنند. به نظر شما چقدر این کتاب ها می توانند یاری نمایند بچه ها و نوجوانان معماری برجسته تمدن ایرانی اسلامی و معمارهای بزرگش را از یاد نبرند؟
کتاب هم یک وسیله است مثل بقیه ابزاری که در دسترس بچه هاست. کتاب بی تأثیر نیست و مخاطبان برای کسب اطلاعات بالاخره به کتاب ها هم رجوع می نمایند همزمان که از سایر ابزار جست وجو هم استفاده می نمایند. اگر از هر 10 بچه یک بچه هم گذرش به کتاب بیفتد برای ما نویسندگان مقبول است؛ ولی متاسفانه حجم مطالعه در ایران کم است و ناگهانی هم این مسئله حل نمی گردد. بچه ها باید از بچگی با کتاب آشنا شوند و ببینند که کتاب بخشی از زندگی آنهاست و برای هر سوالی که دارند می توانند از این ابزار یاری بگیرند؛ بخصوص در بحث معماری که اگر روزی مصداق بیرونی هم نبود، کتاب ها می توانند اطلاعات مفیدی از گذشته به مخاطبان امروز بدهند.
شما به عنوان نویسنده کتاب شیخ بهایی از این معمار بزرگ و دانشمند خلاق چه نکته ای یاد گرفتید؟
به شخصه به مسئله معماری علاقه مندم و از بچگی موقع سفر، به ساختمان ها و بناها توجه می کردم و برایم مهم بوده که چه کسی آنها را ساخته است. همان طور که شما گفتید تا مدت ها من هم نمی دانستم که فلان بنا را شیخ بهایی ساخته است تا زمانی که برای نوشتن این کتاب بیشتر مطالعه کردم و اطلاعات به دست آوردم. از طرف دیگر جنبه عالم دینی بودن ایشان برایم جالب بود. همواره فکر می کردم شیخ بهایی عالم دینی ای است که صرفا کارش توسعه و نشر دین و تربیت شاگردانش بوده؛ اما می بینیم که او معمار بزرگی هم بوده است. مسئله دیگر که برایم جالب بود این بود که تربیت اولیه ملاصدرا به دست این شخصیت بود. سعی کردم در کتاب به حد یک جمله به این موضوع بپردازم تا صرفا جرقه ای در فکر بچه ها ایجاد گردد که یک آدم بزرگ می تواند آدم های بزرگتری را هم تربیت کند؛ چون باتوجه به حجم کتاب نمی شد بیشتر از این اشاره کنم.
شما به طور ضمنی به جایگاه مهم معلمی و تربیت شاگردان اشاره داشتید.
دقیقا! این مسئله بسیار مهم است که صرفا کسی که عالم دینی است فقط کارهای مربوط به دین را انجام نمی دهد؛ بلکه می تواند شاگردان بزرگی را تربیت کند و آثار بزرگی داشته باشد که تا سال های سال بگردد از آنها یاد کرد. در نگارش این کتاب، این موارد برای من به عنوان مؤلف جالب بود.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران