تحلیل روزنامه اصولگرا از استعفای عبدالملکی
به گزارش وبلاگ ساختمان، روزنامه رسالت نوشت: بعد از حدود 300 روز از فعالیت دولت مردمی، اولین وزیر که سکان دار یکی از مهم ترین وزارتخانه های دولت است از قطار هیئت دولت پیاده شد.
استعفای یک وزیر چنانچه او خود را مناسب آن جایگاه نبیند یا خود را هماهنگ و همگون با سایر اعضای تیم نیابد و جدایی را به منظور افزایش هماهنگی دولت قلمداد کند، شاید در یک نگاه ممدوح باشد و نسبت به کسی که علی رغم نامناسب یا ناهماهنگ بودن خود با تیم دولت، به جایگاه چسبیده است، فزونی داشته باشد، اما هزینه های هنگفتی نیز به کشور و بدنه دولت تحمیل می نماید.
یک بدنه چند هزارنفری از کارکنان وزارتخانه و شرکت های تابعه با چندصدهزارمیلیارد دارایی و یک بدنه چند میلیون نفری از عائله و حقوق بگیران این مجموعه، احساس بی برنامگی و رهاشدگی می نمایند. در این 300 روز، چند صد عزل و نصب در رده مدیران ارشد انجام شده است و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به واسطه استیلا بر سازمان تأمین اجتماعی و شستا و صندوق های مختلف، نقش پررنگی در این انتصابات داشته است.
کسانی که یک کارگاه کوچک اداره نموده باشند، نیک می دانند که تغییر و تحول مدیران ارشد و رئوس سازمان ها چقدر بر عملکرد و بهره وری مجموعه ها اثر دارد. گاهی ضروری است مسئولان ارشد و تصمیم ساز، ارزیابی نمایند که عدم ثبات در مدیریت و راهبرد ها مثلا در هولدینگ های چندده هزار میلیارد تومانی چه آثار سوء و مخربی برجا می گذارد.
یک نکته مهم در جابه جایی ها فرهنگ ناپسندی است که بعضا وجود دارد و آن بدبدرقه بودن و صفر و یکی تماشا امور است. در فرض مورد بحث، عموما تنها شخص وزیر زیر بار هجمه ها و ناملایمات می رود؛ درحالی که یک منظومه در عدم توفیق یا ناهماهنگی مؤثر است؛ حال ممکن است سهم تأثیر شخصی 10 درصد باشد یا 90 درصد، ولی این طور نباید باشد که در اتفاقات این چنینی یک نفر را سیبل کنیم و بقیه عوامل مؤثر، شانه خالی نمایند.
نکته مهم بعدی تفاوت اظهارات و اقدامات افراد مختلف، پیش و پس از رسیدن به مسئولیت است. تا قدری این تفاوت، منطقی و مقبول است، اما وقتی تفاوت ها فاحش می شوند باید بیاموزیم که دراظهارات پیش از رسیدن به مسئولیت، خصوصا وقتی تجربه کمی در حوزه اجرایی داریم، محتاطانه و دست به عصا عمل کنیم.
بسیاری از محاسبات دانشگاهی، خصوصا در شرایط پیچیده مالی کشور، احتیاج به اعمال تغییرات گسترده دارد تا نتیجه ای مطابق میل و توقع ما از آن صادر گردد. فلذا برای انتصابات و اعتماد ها باید سراغ افرادی رفت که ترکیب علم و تجربه باشند.
جوان گرایی بلاشک نسخه نجات کشور است؛ اما هر چه پیش می رود قیود مهمی باید به آن اضافه نمود تا این نسخه، دچار شکست و تخریب نگردد. یکی از قید های مهم جوان گرایی، شایسته سالاری با وسعت نظر است. اگر فقط جوانان قبیله خود را صالح به رسیدن به مناصب قدرت بدانیم هم سایر شایستگان را دلسرد می کنیم هم حتی به جوانان قبیله خودی نیز ظلم می کنیم؛ چراکه بعد از مدتی کارآمدی مدنظر حاصل نمی گردد.
منبع: فرارو