تفال به حافظ امروز دوشنبه 4 مهرماه 1401
به گزارش وبلاگ ساختمان، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.
گفتا برون شدی به تماشای ماه نو
از ماه ابروان منت شرم باد رو
عمریست تا دلت ز اسیران زلف ماست
غافل ز حفظ جانب یاران خود مشو
مفروش عطر عقل به هندوی زلف ما
کان جا هزار نافه مشکین به نیم جو
تخم وفا و مهر در این کهنه کشته زار
آن گه عیان گردد که بود موسم درو
ساقی بیار باده که رمزی بگویمت
از سر اختران کهن سیر و ماه نو
شکل هلال هر سر مه می دهد نشان
از افسر سیامک و ترک کلاه زو
حافظ جناب پیر مغان مامن وفاست
درس حدیث عشق بر او خوان و ز او شنو
توضیح لغت: کهنه کشت زار: به استعاره مزرع گیتی مراد است. زو: به فتح اول و سکون دوم: نام پسر طهماسب است که در ایران پنج سال پادشاهی کرد.
تفسیر عرفانی:
معشوقم گفت برای تماشای ماه بیرون آمدی؟ از زیبایی ابروان من شرم نما و از من دور شو. مقصود او از این شعر این است که دلدادگان دوست، از ازل دل در گرو او دارند و پیوسته غم عشق در دل دارند و جز آن نمی چشند؛ چرا که خواستار آنند تا وفا و محبت بی دریغ را در پرتو وجود او احساس کنند.
تعبیر غزل:
هیچ وقت بدون تعقل دل در گرو عشق کسی نسپار، چون اگر بخواهی زندگی ات را برپایه این احساسات زودگذر قرار دهی، روزی خواهد رسید که از انجام تمام این کار ها پشیمان خواهی شد. پس سعی کن هیچ گاه در این شرایط قرار نگیری تا در همه کار ها پیروز و سربلند باشی.
منبع: فرارو