آیا استعفا دادن از شغلی که باعث نارضایتی ما می گردد درست است؟

به گزارش وبلاگ ساختمان، چرا مردم در مشاغل پردرآمدی باقی می مانند که از آنها متنفرند؟ البته که برای پول است. هر روز با ترس از هشت ساعت آینده به محل کار می روید اما هر روز سوار ماشین می شوید و همان رفت و آمد را تکرار می کنید. شغل شما باعث بدبختی و ناراحتی شما می گردد. با ادامه ناراحتی به طور روزانه، شما آغاز به زیر سوال بردن جهت آینده خود در زندگی می کنید. ناگهان متوجه می شوید که آیا باید شغلم را ترک کنم اگر باعث ناراحتی من گردد یا در موقعیتی که از آن متنفرم به کار خود ادامه دهم و از استعفا دادن بگذرم؟

آیا استعفا دادن از شغلی که باعث نارضایتی ما می گردد درست است؟

شاید شغل شما به طرز باورنکردنی استرس زا باشد. شاید شما زمان مضحکی را در محل کار خود می گذرانید یا نیاز دارید در تمام ساعات شبانه روز در دسترس تماس باشید.

مطمئناً شما برای آن سردردها با حقوق بالا پاداش می گیرید اما اگر بخواهید راستا خود را تغییر دهید چه می کنید؟ آیا از همه استرس های اضافی و زمان صرف شده در کار خسته شده اید؟ آیا باید در جستجوی خوشبختی به استعفا دادن از شغل خود فکر کنید؟

آیا استعفا دادن از شغل خود اگر باعث نارضایتی من گردد تصمیم درستی است؟

استعفا دادن فقط یک رویای محض نیست. این چیزی است که شما به طور جدی در نظر دارید، کاری که واقعاً می خواهید انجام دهید. آیا زمان آن فرا رسیده است که شغل تان را از شغلی پر استرس به شغلی با استرس کمتر تغییر دهید؟

شما روزها، هفته ها، ماه ها یا سالها در خصوص آن فکر نموده اید اما هر روز صبح به دفتر خود باز می گشت. چه چیزی مانع از خروج شما از در می گردد؟

چرا از استعفا دادن شغل خود می ترسیم؟ این یک سوال آسان برای پاسخ است ما نمی خواهیم پول مربوط به آن را رها کنیم. شاید کار استرس زا باشد، کار زیاد و بی انتها باشد یا کار رئیس شما ناخوشایند باشد.

ما می خواهیم به شغلی متفاوت و با حقوق کمتر بپردازیم اما نمی خواهیم با پول کمتری زندگی کنیم. در این حالت، ما اجازه می دهیم مزایای اقتصادی موقعیت های فعلی ما بیشتر از سایر عوامل ما را درگیر کند.

بنابراین، در اینجا حقیقتی وجود دارد، اگر می خواهید شغل خود را ترک کنید، ممکن است نیاز به مقیاس دستمزد کمتری داشته باشید. در پشت فکر خود، شما عمیقا از این واقعیت مطلع هستید و شاید حتی از آن وحشت دارید. می خواهید به استعفا دادن فکر کنید اما می ترسید.

شاید پشت میز خود بنشینید و در خصوص این سوال فکر کنید: اگر ناراضی هستم آیا باید کارم را ترک کنم؟ نبود شادی چقدر در فهرست نگرانی های شما قرار گرفته است؟ مطمئناً به میزان پرداخت وام مسکن و قبوض فعلی نیست. بنابراین اگر در محل کار ناراضی هستید چه؟ شما به پول نیاز دارید، درست است؟

شما سعی می کنید عامل شادی را در نظر بگیرید اما وقت نمی گذارید که روی گزینه های خود فکر کنید. در عوض، شما فکر می کنید، مطمئناً من در محل کار ناراضی هستم اما نمی توانم به استعفا دادن فکر کنم. نمی دانم می توانم با پول کمتر زندگی کنم یا نه.

خوب اکنون زمان آن است که همه چیز را درباره استعفا دادن بدانید.

چگونه می توانید برای استعفا دادن از شغل خود آماده شوید؟

چگونه می توانید برای استعفا دادن از شغل پرعایدی خود آماده شوید؟ اولین چیزی که نیاز دارید یک برنامه است. برای شروع، باید با دستمزد آینده خود کنار بیایید. هدف شما این است که بفهمید آیا می توانید قبل از ترک کار با پول کمتری زندگی کنید. این به احتمال زیاد شامل دو تغییر اساسی در شیوه زندگی خواهد بود.

اول، شما باید فکریت خود را در خصوص پول تغییر دهید. سپس باید عادات مخارج خود را تغییر دهید.

تغییر فکریت اقتصادی شما

وقتی پول زیادی به دست می آورید، تمایل دارید پول زیادی هم خرج کنید. در حال حاضر، ممکن است در یک خانه گران قیمت زندگی کنید یا با یک ماشین فوق العاده گران قیمت، رانندگی کنید.

بنابراین در اینجا کارتان سخت می گردد. یک لحظه متوقف شوید. به دارایی های خود نگاه کنید و از خود بپرسید آیا آن اشیاء ارزش وقت، استرس و از بین رفتن شادی کلی شما را دارند؟

در خانه خود قدم بزنید، در اتومبیل خود بنشینید و به چیزهایی که با پول خود خریداری نموده اید نگاه کنید. کشوها را کمد به کمد و کابینت خود را باز کنید. آن اموال را لمس کنید. آنها را بردارید و وزن آنها را احساس کنید.

حالا از خود بپرسید: آیا این چیزها من را شادمان می نماید؟ مهمتر از همه، آیا این گنجینه ها ارزش استرس اضافی را دارند که روزها و روزها احساس می کنید؟

آیا می توان با رهایی از این بارهای اقتصادی احساس خوشبختی کرد؟ با انتخاب رضایت کلی از زندگی خود به جای این موارد چگونه اید؟

عادات مصرفی خود را تغییر دهید

اگر برای خوشبختی به آن چیزها نیاز دارید ، می دانید که نمی توانید شغل پرعایدی خود را رها کنید. از سوی دیگر ، اگر احساس نمی کنید که مجبورید آنها را در زندگی خود نگه دارید ، می توانید به مرحله دوم بروید: تغییر عادات خرج کردن.

اگر قصد دارید شغل خود را ترک کنید، اکنون وقت آن است که در خصوص محدوده حقوق احتاقتصادی برای موقعیت نو خود تحقیق کنید. حالا قسمت سخت فرا می رسد. زندگی را با آن حقوق نو شروع کنید.

این ممکن است شامل از خود گذشتگی های عظیمی باشد. آیا می توانید به زندگی در خانه فعلی خود ادامه دهید یا نیاز به اسباب کشی به خانه کوچکتر دارید؟ آیا باید خودروی خود را پس دهید یا آن را بفروشید و خودروی مقرون به صرفه تری خریداری کنید؟

هزینه های ماهانه خود را مرور کنید. برای چه چیزی پول خرج می کنید که به آن نیاز ندارید؟ چه چیزی را می توانید از زندگی خود حذف کنید؟ برای هر یک از اسکناس های ماهانه خود یک قلم قرمز بردارید. کابل را قطع کنید، اشتراک خدمات را لغو کنید و در پی راه هایی برای کاهش هزینه ها باشید.

به یاد داشته باشید که تغییر عادات شما به معنای محرومیت نیست. به این موضوع به اسم حذف همه چیزهایی که در زندگی دوست دارید نگاه نکنید. به سادگی هزینه های خود را مرور نموده و در خصوص مبادله فکر کنید.

آیا این چیزها را آنقدر دوست دارید که به کار خود که دوستش ندارید ادامه دهید؟

نترسید. شما هنوز شغل خود را در حال حاضر دارید. شما فقط الگوهای هزینه خود را مرور نموده و بر آنچه مهم است تمرکز می کنید.

اگر نمی توانید بدون این موارد زندگی کنید، می توانید با شادمانی به شغل خود بازگشت. هیچ مسئله ای وجود ندارد. در خصوص این انتخاب احساس گناه نکنید آن را بشناسید و بپذیرید.

از زندگی آینده خود پیروی کنید

اگر به این وسایل نیاز ندارید، وقت آن است که به سراغ گام بعدی بروید. وقت آن رسیده که از زندگی آینده خود پیروی کنید. مدتها قبل از ترک شغل خود با حقوق کمتر زندگی کنید. بودجه ای ایجاد کنید که نشان دهنده دستمزد آینده شما در خانه باشد. خود را محدود به هزینه های پایین کنید حتی اگر در حال حاضر می توانید دو تا سه برابر بیشتر خرید کنید.

ابتدا با ایجاد تغییرات کوچک شروع کنید. چند روز در هفته ناهار خود را آماده کنید یا برای صرف غذا در رستوران های مقرون به صرفه قیمت بیرون بروید. برای جلوگیری از خرید اقلام مورد نیاز خود، ممنوعیت خرید ایجاد کنید.

سپس به سراغ کارهای عظیم بروید. خانه و اتومبیل خود را کوچک و مقرون به صرفه تر کنید، تمام بدهی های خود را پرداخت کنید و با عایدی کمتری زندگی کنید تا بتوانید مابه التفاوت را آنالیز کنید. سعی کنید قبل از استعفا دادن پس انداز کنید. شما می توانید بدون پس انداز هم شغل خود را ترک کنید اما اگر در حال حاضر پول زیادی به دست می آورید، تمام کوشش خود را برای پس انداز آن به کار بگیرید.

این زندگی را تمرین کنید و از خود بپرسید آیا از آن لذت می برید. در صورت عدم احساس گناه، احساس گناه نکنید. به سادگی با قدردانی تازه به کار خود برگشت و از همه چیزهایی که با عایدی بالای خود برای خرید آنها می توانید بهره ببرید، لذت ببرید.

به جای این که فکر کنید من از کارم ناراضی هستم اما نمی توانم آن را ترک کنم، فکر کنید من در محل کار ناراضی هستم، اما حقوق فعلی من مزایای زیادی دارد یا من از کارم متنفرم اما حقوق خوبی دارد.

سپس راه هایی را بدون استعفا دادن برای لذت بخش تر شدن محیط کار و شغل خود بیابید. بعلاوه، بر تغییر فکریت خود تمرکز کنید تا از پولی که دریافت می کنید سپاسگزار باشید. به یاد داشته باشید، افراد ناراضی زیادی در محل کار خود هستند و عایدی بسیار کمتری نسبت به شما دارند.

رها کردن نفس خود

به خاطر داشته باشید که ملاحظات اقتصادی تنها یکی از جنبه های یک شغل پرعایدی است. بسیاری از ما خود را با کار خود می سنجیم. کارمان به ما عزت نفس می دهد.

کار در یک شغل حرفه ای و با عایدی بالا به ما اعتبار می دهد. ما پزشک، وکیل و مهندس نرم افزار هستیم. با گذشت زمان، این عناوین به هویت ما تبدیل می شوند.

گاهی احساس می کنیم در دام حرفه های خود گرفتار شده ایم. از خود می پرسیم: اگر از شغل پرعایدی خود دور شوم، آیا مردم کمتر به من فکر خواهند کرد؟ آیا کمتر مورد احترام همسالانم قرار می گیرم؟

کنار گذاشتن این دیدگاه از خود بسیار چالش برانگیز است. این به قطعه ای دائمی از شما تبدیل می گردد، راهی برای ارزش گذاری ارزش خودتان.

ممکن است برای تشخیص اینکه بدون اسم خود چه کسی هستید مشکل داشته باشید. اما به یاد داشته باشید، فقط به این علت که این شغل در گذشته برای شما خوب کار می کرد به این معنا نیست که شما باید همین دوره را همین حالا هم ادامه دهید.

اگر می خواهید به استعفا دادن بیندیشید، باید از خود بپرسید: آیا نفس من مهمتر از خوشبختی من است؟ آیا من در حفظ شغلی که دوست ندارم برای تقویت نفسانی که وقتی به مردم می گویم چه کار می کنم گام برمی دارم؟

چه چیزی در زندگی ما لازم است؟ آیا به حرفه های خود احساس افتخار می کنیم یا احساس پاداش می کنیم؟ آیا ما گرفتار جامعه ای هستیم که تأکید زیادی بر این دارد که چه شغلی داری؟

آیا جستجوی یک زندگی معنادارتر و پر استرس تر از اسم شما اهمیت کمتری دارد؟ هنگام تأمل در خصوص اینکه آیا در موقعیت خود بمانید یا شغل فعلی خود را با شغلی کمتر با دستمزد کمتر ترک کنید، به این سوال خوب فکر کنید.

از کارم ناراضی ام آیا باید آن را ترک کنم؟

اگر شغل تان ناراحت نماینده است و در محل کار احساس ناراحتی می کنید، پس آیا باید آن را ترک کنید؟ دلایل زیادی برای ترک شغل وجود دارد. آیا از رفت و آمد طولانی، ساعات زیاد کار در دفتر، برنامه های شناور، کمبود مرخصی، اضطراب، رئیس ناخوشایند رنج می برید یا فقط در محل کار ناراضی هستید؟

چند ساعت برای اشتغال خود صرف می کنید؟ منظور ساعات کار در دفتر کار، نشستن پشت میز و خیره شدن به رایانه نیست. در خصوص مدت زمانی که برای آماده سازی در خانه، تهیه ناهار، رفت و آمد به محل کار، مدت زمانی که برای استراحت ناهار دارید، رانندگی به خانه و غیره صحبت می کنیم.

شغلم اذیتم می نماید

بیشتر ما حداقل چهل ساعت را در محل کار خود می گذرانیم، بدون در نظر گرفتن مدت زمانی که برای رفت و آمد نیاز دارد. آیا منطقی است که این همه عمر خود را در جایی کار کنیم که ما را اذیت می نماید؟

گاهی اوقات منطقی است که شغلی با عایدی کمتر یا تغییر شغل برای رسیدن به استرس و بدبختی کمتر داشته باشید. آیا شغل فعلی تان شما را کمتر اذیت می نماید؟ آیا شغل یا موقعیت متفاوتی وجود دارد که می تواند شما را شادمان تر کند؟

شغل من باعث آزار من است. باید آن را ترک کنم؟

شاید اما همه ما برای یافتن شادی نیازی به استعفا نداریم. گاهی اوقات ما نیاز به پیدا کردن یک تفاوت داریم

بدون تغییر موقعیت، یک رئیس نو یا یک شرکت نو.

قبل از اینکه از کشتی بیرون بپرید یا از در خارج شوید، از خود بپرسید که در خصوص کار خود چه چیزی را دوست ندارید. شاید برای حرفه فعلی خود اهمیتی قائل نشوید. شاید شما در رفت و آمد طولانی یا در معرض همکاران آزاردهنده باشید. آیا می توان چند روز در هفته از راه دور کار کرد یا برنامه فشرده ای ترتیب داد که شامل رفت و آمد کمتر گردد؟

آیا می توانید در ساعات اصلی به دفتر مراجعه کنید؟ این به شما این امکان را می دهد که رفت و آمد صبح و عصر را از دست بدهید اما هر روز بعد از بازگشت به خانه یک یا دو ساعت از خانه کار کنید.

برای چند ساعت کار در روز محدودیت مشخص کنید و مطمئن شوید که در طول روز استراحت می کنید تا اعصاب شما آرام گردد و آرامش خاطر شما کاهش یابد.

ممکن است یک شغل کامل وجود نداشته باشد و ترک شغل فعلی شما را مطمئن نمی نماید که شغل بعدی خود را دوست داشته باشید. گاهی اوقات ترک شغل پرعایدی برای خوشبختی به هیچ وجه شما را شادمان نمی نماید.

ممکن است استرس بیشتری ایجاد گردد زیرا برای پرداخت صورتحساب ها و زیر سوال بردن تصمیمات خود کوشش می کنید. عایدی بالا زندگی را بسیار ساده تر از عایدی کم می نماید. گاهی اوقات ارزش آن را دارد که جنبه های نه چندان عظیم زندگی را زیر پا بگذارید تا جنبه های دیگری مانند پرداخت قبوض و وام مسکن ارتودنسی فرزند شما را آسان تر کند.

از زندگی چه می خواهید؟

بنابراین اگر در محل کار ناراضی هستید اما به پول نیاز دارید، چه کاری می توانید انجام دهید؟ بعضی از ما مایل هستیم زندگی خود را کوچک کنیم و در ازای تعادل بهتر کار و زندگی، عایدی کمتری کسب کنیم.

به سادگی زندگی کنید، شغل خود را رها کنید و رویاهایتان را دنبال کنید.

چند سال پیش زنی وکالت خود را رها نموده و در یک رستوران محلی پیشخدمت شد. او می گفت از پوشیدن کت و شلوار، ایستادن مقابل قاضی و گوش دادن به دعوا و مشاجره مردم با یکدیگر خسته شده بود.

شغل پیشخدمت دائمی نبود. این تنها مکانی برای فرود بود در حالی که او نمی دانست چه کار کند. او از گپ زدن با مشتریان و گفتن به گردشگران در خصوص برترین مکان های دیدنی شهر لذت می برد. از همه بهتر، او گفت: وقتی هر شب کارم را ترک می کنم، آن روز تمام می گردد. من هیچ کاری را با خود به خانه نمی برم ولی در شغل قدیمی خود، مدام به مشتریان و پرونده های آنها فکر می کردم. حالا من به خانه می روم و فکر می کنم فردا هوا چگونه خواهد بود. من دیگر شب هایم را با استرس در خواب نمی گذرانم.

او گفت: من می توانم زندگی ساده ای داشته باشم. ما تقریباً به آن میزان که فکر می کنیم نیاز نداریم. آنچه ما نیاز داریم این است که احساس خوشبختی کنیم و من در حال حاضر به طرز عجیبی خوشبختم.

اولویت های خارج از کار

وقتی به کار فکر می کنیم، اغلب به هشت ساعت نشستن در دفتر فکر می کنیم. تعداد کمی از ما درباره تاثیرات آن در بقیه زندگی خود فکر می کنیم. شغل شما چگونه بر شرایط روانی، شریک زندگی و خانواده شما تأثیر می گذارد؟

آیا شغل فعلی شما به شما اجازه می دهد تا بر روابط خود تمرکز کنید؟ هر چند وقت یکبار، وقت دیدار با دوستان و خانواده خود را پیدا می کنید؟

آیا از یک روز طولانی کار در دفتر کاملاً خسته به خانه می آیید؟ روی مبل می افتید؟ آیا به راحتی احساس آشفتگی می کنید یا به خانواده خود پرخاش می کنید؟

آیا خط نوی از کار سلامتی شما را بهبود می بخشد؟ من در خصوص شرایط روحی و جسمی شما صحبت می کنم. آیا در طول روز کاری خود زیاد رفت و آمد می کنید؟ آیا شغلی را ترجیح می دهید که به شما امکان دهد بیشتر بیرون بروید یا بیشتر جابجا شوید؟

آیا شغل شما به شما این امکان را می دهد که در طول کار یا خارج از ساعت کاری اشتیاق خود را دنبال کنید؟ بسیاری از ما آنقدر وقت خود را در محل کار می گذرانیم که قسمت های لذت بخش را در شب ها و آخر هفته ها جمع می کنیم. آیا می توانید از شنبه تا آدینه کار جالبی انجام دهید؟ آیا ترک شغل به شما این امکان را می دهد که احساس کنید درگیر فعالیت های روزمره زندگی خود هستید؟

بسیاری از افراد با تغییر اولویت ها مشاغل پرعایدی را ترک می نمایند. بسیاری از ما تمایل داریم پس از بچه دار شدن، مریض شدن یا تمایل به پرستاری از والدین بیمار، تغییر شغل دهیم.

رویدادهای تغییر دهنده زندگی ما را مجبور می نماید تا جنبه های زندگی خود را که بیشترین اهمیت را دارند، بازتاب دهیم اما چرا ما منتظر شرایط تغییر دهنده زندگی هستیم. در حال حاضر چه چیزی برای شما مهمتر است؟

فهرست شما ممکن است شامل عناوین و حقوق بالا باشد اما به احتمال زیاد اینطور نیست. این شامل افرادی است که می خواهید با آنها وقت بگذرانید و اشتیاقاتی که قلب شما مشتاق دنبال کردن آنهاست.

زندگی ای که اهمیت دارد

در اعماق وجودمان، همه ما می خواهیم زندگی مهمی داشته باشیم. آیا هیچ کدام از کارهایی که می کنیم تغییری در جهان ایجاد کرد؟ نه، نه واقعا.

ترک یک شغل پرعایدی در پی موقعیتی که حقوق کمتری دارد سخت است. غالباً زمان زیادی طول می کشد تا یک حرفه پیروز را دنبال کنید. بعلاوه دور شدن از این همه پول هنگامی که شروع به دریافت می کنید بسیار سخت است.

گاهی دوست داشتن آن ممکن است باعث گردد اینطور به نظر برسد که ترک شغل خود یک تصمیم وحشتناک است. آیا باید از حقوق شش رقمی تضمینی و پاداش های عظیم سالانه دور شوید؟

مثل جهنم ترسناک است، اینطور نیست؟ باید تصمیم خود را مبنی بر ترک شغل خود با حقوق شش رقمی را زیر سوال ببرید و این سخت است.

وقتی در خصوص آن تصمیم تأمل می کنید، به یک نتیجه می رسید. ما تنها یک فرصت برای زندگی در این جهان داریم. می توانیم هر روز از خواب بیدار شویم و در اتاقک بنشینیم یا می توانم راستا معنادارتری در زندگی جستجو کنیم.

این ترس از به تعویق انداختن یک زندگی معنادار برای آینده ای است که تضمین نشده است.

آیا در صورت ناراحتی شغل خود را ترک می کنید؟ آیا قبلاً برای جستجوی چیزی بهتر استعفا داده اید؟

منبع:

onefrugalgirl

منبع: هفت گنج

به "آیا استعفا دادن از شغلی که باعث نارضایتی ما می گردد درست است؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آیا استعفا دادن از شغلی که باعث نارضایتی ما می گردد درست است؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید